یادشان همیشه جاودان...

ماعاقلانه فکرمیکنیم وعاشقانه عمل میکنیم(شهیدعلم الهدی)

مشخصات بلاگ
یادشان همیشه جاودان...

نه خسته ایم و نه ناامید

به هدفمان و راهمان اعتقاد داریم!

مبارزه ادامه دارد . . .

و ما مبارزه خواهیم کرد . . .

"تاشهــــــادت..."
--------------------------
خدایا آنگونه زنده ام بدار...

که نشکند دلی...

از زنده بودنم...!

و آنگونه بمیران که...

به وجد نیاید کسی از نبودنم...!

زندگی آنقدر ابدی نیست که...

هر روز...

بتوان مهربان بودن را...

به فردا انداخت...!!!

پیام های کوتاه

شب قبل ازشهادت

دوشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۴، ۰۳:۲۵ ب.ظ

شب قبل از شهادت شهید ستاری، فرمانده ی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و همراهان ایشان، حدود ساعت 2 بامداد در خواب عده ی زیادی را در حال حرکت دیدم که درمیان آن ها برادرم سعید که در منطقه ی فکه با شهید آوینی به درجه ی والای شهادت رسیده بود، دیده می شد.
برادرم و شهید آوینی و چند نفر دیگر شنل های سبز رنگ زیبایی بر دوش داشتند، و بر روی سرشان نیم تاجی به چشم می خورد. روز بود و آن ها در حال حرکت. هرچه سعید را صدا زدم، جواب نمی داد و توجهی نمی کرد، با خودم گفتم معلوم است، وقتی به سرش تاج گذاشته است به من توجهی نمی کند. در این میان سعید که متوجه نگرانیم شده بود، با اشاره به من فهماند که بعداً توضیح می دهد.
پس از چند لحظه به سوی من آمد و گفت: «عده ای مهمان داشتیم، آمده بودند و ما در حال استقبال از آن ها بودیم». پرسیدم: «پهلوی شما می آیند؟» گفت: «نه پهلوی شهدای احد می روند».
صبح همان روز رادیو خبر سقوط هواپیمای شهیدان ستاری، اردستانی، یاسینی، شجاعی و... را اعلام کرده بود، به جز شهید اردستانی همه ی آن ها در ردیف قبر سعید به خاک سپرده شدند.


راوی: خواهر شهید یزدان پرست


http://s5.picofile.com/file/8115517692/s_IdYXgql1H_H0_iuoDJKA.jpg

  • مریم ....

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی